18 فروردین 1377 روز تلخی برای فوتبال ایران بود. روزی که یک ستاره واقعی را از دست دادیم. سیروس قایقران به همراه پسرش در یک تصادف جان به جان آفرین تسلیم کردند و امروز یکی از با معرفتترین ستارههای فوتبال ایران را نداریم.
سیروس قایقران یک ستاره واقعی بود نه یک ستاره کاغذی و اینستاگرامی! مردم دوستش داشتند چون به معنی واقعی مردمی بود. فخرفروشی نمیکرد دست ضعیفان را میگرفت بدون آنکه به فکر جنبه نمایشی و شعاری آن باشد.
سیروس قایقران اینگونه در قلب فوتبالدوستان ایرانی و بخصوص مردم خونگرم انزلی جاودانه شد. او کاپیتان دوست داشتنی تیم ملی ایران بود. احمدرضا عابدزاده مرد محبوب فوتبال ایران دوست صمیمیاش بود و هنوز هم عابدزاده هر وقت به انزلی میرود بر سر مزار سیروس قایقران حاضر میشود.
سیروس در سال 1363 به تیم ملی دعوت شد و در سال 66 تنها فوتبالیست شهرستانی بود که شادروان دهداری بازوبند پرافتخار کاپیتانی تیم ملی ایران را به بازوان او بست. در سال 67 در جام ملتهای آسیا در قطر ، تیم ملی ایران با رهبری سیروس به مقام سومی دست یافت و در سال 69 تیم ایران را با گلهای زیبایش پس از 20 سال به قهرمانی در بازیهای آسیایی پکن رساند.
قایقران را تیمهای آلمانی میخواستن اما او ترجیح داد به تیم الاتحاد قطر برود او از نظر فنی هم یکی از بهترین بازیکنان ایران و آسیا بود ولی آنچه یاد و خاطره سیروس قایقران را در قلبها زنده نگه داشته ویژگی مردمی این ستاره بود نه دریبلها و شوتهای سرکش و مهارنشدنیاش. قایقران هفده سال است که در بین ما نیست اما همچنان اهالی فوتبال یاد و خاطرهاش را زنده نگه میدارند و برای بسیاری از ستارههای فوتبال ملوان افتخار بزرگی است که با قایقران مقایسه شوند.
یاد و خاطرهاش گرامی
نظرات شما عزیزان: